#شهید_امروز
پسرم شیمیایی بود. از حوزه علمیه مشهد به منزل آمد و گفت برای خداحافظی آمدم. اینبار من شهید میشوم و من را شبانه تشییع کنید! پدرم ناراحت شد و گفت این کار شدنی نیست. گفتند من تا ۱۲ روز دیگر شهید میشوم.»
گفتم اگر یک تار موی سرت کم شود، من میمیرم. جواب داد: دعا میکنم خداوند شما را نگه دارد.»
اول خبر سلامتیاش آمد ولی در روز دوازدهم.
در وصیتش نوشت: هر کس میخواهد بر جنازه من فاتحه بخواند، اول برای #امام دعا کند.
با یاد شهدا تازه بمانید:
https://ble.im/join/YWNmNTczMz
درباره این سایت